چه مهم است که این بنده ناچیز تورا بستاید

یا که شعری بسراید، در دل بگشاید

تو فرا تر ز زمانی و زمین جای تو نیست

رویی بنمایی که دیدار تو غم بزداید

حضرتت وعده حق است

بیا آقا جان قبل از آن که خبر مرگ مرا برباید

شده ناموس بشر دستخوش حرص و هوی

مرد خواهم که ره دین خدا پیماید

کار از کار گذشته است وبلا پی در پی

شرق و قرب کره خاک به خون بنماید

به فدای قدمت جان جهان مهدی جان

تا تو از ره برسی عیسی مریم آید.

شعر از : خانم لطفی


نوشته شده در تاريخ 1 فروردين 1386برچسب:شعرهای زیبا, شعر , محرم , محیط زیست , امام رمان , دنیا , اضرافی گرایی, کتاب ,, توسط خانم لطفی

صفحه قبل 1 ... 34 35 36 37 38 ... 39 صفحه بعد