



و هنگامی که پرسیدند
شعر از : خانم لطفی

به تن می کنم اینک
لباس کهنه ی مشکی
که مثل خودم رنگ و رو رفته است.
به سر می کنم الآن چادر سیاهم را
که سوگ ، سوگ حسین (علیه السلام) است
هنگامه ای به پاست ، قیامت است.
از راه می رسد کاروان مجلل حسین
زینب پیاده می شود با عزت تمام.
و سکینه موقر است.عباس دلاور است.
اکبر شبیه ترین به پیغمبر خداست.
اصغر خوابیده است ، رقیه نازنین ناز می کند.
و قاسم برگ گل سرخی است که نمی دانم باد او را کجا می برد .
شعر از : خانم لطفی
يعنى حضرت رسول فرمودند (صلى الله عليه وآله): اى گروه مردمان! آگاه باشيد; همانا من انذار كنندهام و على هدايت كننده است .
اى گروه مردمان! آگاه باشيد; بدرستيكه من نبيّم و على وصىّ من است.
آگاه باشيد; همانا خاتم ائمّه از ما قائم مهدى خواهد بود.
آگاه باشيد; همانا او در امر دين بر ديگران غالب است و درآن سلطنت دارد.
آگاه باشيد; همانا او گشاينده و فتح كننده شهرها و خراب كننده آنها است.
آگاه باشيد; همانا او كشنده تمام قبائل اهل شرك است.
آگاه باشيد; همانا او خون خواه همه خونهاى اولياء الهى است.
آگاه باشيد; همانا او يارى كننده دين خدا است.
ادامه مطلب...
حديث پنجم: نيز از محمّد بن ابىنصر روايت شده كه گفت: مسئلهاى از حضرت رضا (عليه السلام) سئوال كردم ، پس ابا كرده و جواب ندادند، آنگاه فرمود:
«اگر چنانچه هر چه مىخواهيد به شما عطا كنيم، به صلاح شما نخواهد بود و موجب گرفتارى صاحب شما خواهد شد، حضرت اباجعفر (عليه السلام)فرمود:
خداوند امر ولايت خود را نزد جبرئيل (عليه السلام)پنهان گردانيد، و جبرئيل آن را نزد حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) پنهان كرد، و حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) آن را نزد اميرالمؤمنين(عليه السلام)پنهان نمود، و حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام)نزد آنكسى كه خدا مىخواست آن را پنهان كرد، پس شماها آن را فاش مىكنيد، كيست آن كس كه بتواند يك حرفى را كه شنيده باشد نگاه دارد؟
ادامه مطلب...
يارى حضرت قائم عليه السّلام با امر بهمعروف و نهى از منكر
كيفيّت چهارم; امربه معروف و نهى از منكر است، و اين نوع; نصرت و يارى كاملى نسبت به وجود مبارك ايشان است، بواسطه آنكه هرگاه امر به معروف و نهى از منكر با شرايط مقررّه آن واقع شود; آثار زيادى چه از نظر ظاهرى و چه از نظر باطنى از آن ظاهر مىشود.
امّا آثار ظاهرى اين است كه: با امر به معروف و نهى از منكرآن كسى كه اهل معصيت و گناه است يا بطور كلّى آن گناه را ترك مىكند و يا كمتر انجام مىدهد، يا موجب كمى جرأت او مىشود; خصوصاً براى گناه در آشكارا، و همچنين بوسيله امر به معروف كسانى كه تارك واجبات و معروفات بودهاند; آنها را بجا مىآورند.
و فايده ديگر آنكه: ديگران مندفع مىشوند، يعنى ديگر جرأت بر اقدام به گناهان و ترك واجبات را پيدا نمىكنند.
ادامه مطلب...
بنابراين; هرگاه بنده مؤمن در تقوا سعى نمايد، و از اعمال ناپسند و گناهان كبيره و نيز تسامح در فرائض ــبه گونه اى كه سبب استخفاف شودــ اجتناب كند، پس با اين حال; قابل و لايق شده و جاى اميد هست كه مورد دعا و شفاعت حضرت ولىّ الله صلواة الله عليه واقع شود، و دعاء و شفاعت ايشان در حقّ او تأثير نمايد.
بنابراين; هر مؤمن متّقى به تقواى خود، امام (عليه السلام) را در وقوع شفاعت و دعا; نصرت و يارى كرده است، و اين در ظهور عزّت و جلال ايشان كه مقرّر است نسبت به مقام رفيع ولايتشان نصرت خواهد شد، چنانچه در همين عنوان فرمايش حضرت حجّت الله صلواة الله عليه ظهور دارد ــكه قبلا ذكر شدــ به اين مضمون كه:
ادامه مطلب...
فصل دوّم:
نصرت و يارى حضرت ولىّ الله (عليه السلام) در امر دين
نصرت و يارى حضرت قائم عليهالسّلام با صفت تقوا
نصرت و يارى حضرت ولى الله (عليه السلام)در امر دين; به عناوينى چند حاصل مىشود، كه در اينجا به دوازده كيفيّت از مهمترين و لازمترين آنها بر وجه اختصار اشاره مىكنيم:
كيفيّت اوّل; تقوا است. و بر اين مطلب ــ يعنى بر اينكه با تقوا يارى امام(عليه السلام)حاصل مىشودــ شواهد بسيارى داريم، كه اجمالا بعضى از آنها را متذكّر مىشويم:
اوّل: فرمايش حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام)در «نهج البلاغه» در ضمن نامهاى كه به عثمان بن حنيف ــعامل ايشان در بصرهــ نوشتهاند:
ادامه مطلب...
[1] ــ سوره محمّد (صلى الله عليه وآله) آيه 7.
[2] ــ سوره شورى آيه 23.
[3] ــ بحارالانوار: ج1 ص151 حديث131.
[4] ــ بحارالانوار: ج26 ص274 حديث17.
[5] ــ رجوع شود به بحارالانوار: ج26 ص319 باب9.
[6] ــ سوره ابراهيم آيه 14.
[7] ــ سوره بقره آيه 286.
[8] ــ عوالى اللآلى:ج 2 ص 58 حديث 207
[9] ــ ترجمه:هيچ كس به حقيقت اطاعتى كه شايسته مقام خداوند است نمىرسد، گرچه سخت در بدست آوردن خشنودى خداوند حريص باشد، و در اين راه آنچه مىتواند سعى و تلاش نمايد. ولى از حقوق واجب خداوند بر بندگانش اين است كه به اندازه قدرت و توانائى خود در خيرخواهى و نصيحت كوشش كنند، و در راه بر قرارى و اجراى حقّ در بين خودشان همكارى نمايند. ( نهج البلاغه فيض:خطبه 207 )
[10] ــ لازم به توضيح است كه متأسفانه در نسخه خطىّ موجود از مرحوم مؤلف; مطالب باب دوّم بيان نشده است. و فقط مطالب باب اوّل به رشته تحرير در آمده است.
[11] ــ محاسن:ج2 ص251 حديث473، بحارالانوار ج27 ص94 حديث54
[12] ــ تفسيرالإمام العسكرى (عليه السلام):ص43 ، بحارالانوار:ج27 ص96 ضمنحديث59.
[13] ــ امالى مفيد:ص33 حديث8 ، بحارالانوار:ج27 ص101 حديث64.
[14] ــ محاسن: ج1 ص25 حديث472، بحارالانوار: ج27 ص93 حديث53.
[15] ــ لآليالاخبار: ج4 ص318.
[16] ــ خصائص حسينيّه ص111 و 112.
[17] ــ بحار: ج10 ص295 حديث4.
[18] ــ كافى: ج1 ص171 و 172.
[19] ــ نهج البلاغه فيض: ضمن خطبه 108.
[20] ــ فوائد المشاهد ص 256.
[21] ــ عين الحيا: ص 379.
- قال علىعليه السلام : ...لو قد قام قائمنا لَذَهبَتِ الشحناء من قلوب العباد و اصطلحتْ السباع و البهائم حتى تمشى المرأة بين العراق الى الشام... على رأسها زينتها لا يهيجُها سبعٌ و لا تخافه... [40]
اميرالمؤمنينعليه السلام مىفرمايد: ...آنگاه كه قائم ما اهلبيتعليه السلام قيام كند كينهها از دلها بيرون خواهد رفت حتى حيوانات درنده و وحشى نيز با هم سازگار خواهند شد و به يكديگر ضرر نخواهند رساند، در آن روزگار به اندازهاى امنيّت زياد خواهد بود كه يك زن در حالى كه همه زينت و زيور آلاتش همراه اوست از عراق تا شام را بدون ترس و دلهره به تنهايى خواهد پيمود.
ادامه مطلب...
بركات استقلال
علاوه بر اين اكنون ملتهاى محروم جهان بيدار شده اند و طولى نخواهد كشيد كه اين بيداريها به قيام و نهضت و انقلاب انجاميده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستكبر نجات خواهند داد و شما مسلمانان پاى بند به ارزشهاى اسلامى مى بينيد كه جدايى و انقطاع از شرق و غرب بركات خود را دارد نشان مى دهد و مغزهاى متفكّر بومى به كار افتاده و به سوى خودكفايى پيشروى مى كند و آنچه كارشناسان خائن غربى و شرقى براى ملت ما محال جلوه مى دادند امروز به طور چشمگيرى با دست و فكر ملت انجام گرفته و انشاءاللّه تعالى در درازمدت انجام خواهد گرفت و صدافسوس كه اين انقلاب دير تحقق پيدا كرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه كثيف محمدرضا تحقق نيافت و اگر شده بود ايران غارت زده غير از اين ايران بود.
ادامه مطلب...
ضرورت نظام دادن به حوزه ها
در هر صورت وصيّت اينجانب آن است كه در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر كه نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است ، قيام براى نظام دادن به حوزه ها لازم و ضرورى است كه علماء و مدرسين و افاضل عظيم الشاءن صرف وقت نموده و با برنامه دقيق صحيح حوزه ها را و خصوصا حوزه علميّه قم و ساير حوزه هاى بزرگ و بااهميّت را در اين مقطع از زمان از آسيب حفظ نمايند و لازم است علماء و مدرسين محترم نگذارند در درسهايى كه مربوط به فقاهت است و حوزه هاى فقهى و اصولى از طريقه مشايخ معظم كه تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند و كوشش نمايند كه هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتكار و تحقيق ها افزوده شود و فقه سنّتى كه ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن اركان تحقيق و تدقيق است محفوظ بماند و تحقيقات بر تحقيقات اضافه گردد و البته در رشته هاى ديگر علوم به مناسبت احتياجات كشور و اسلام برنامه هايى تهيه خواهد شد و رجالى در آن رشته تربيت بايد شود و از بالاترين و والاترين حوزه هايى كه لازم است به طور همگانى مورد تعليم و تعلّم قرار گيرد، علوم معنوى اسلامى (است ) از قبيل علم اخلاق و تهذيب نفس و سير و سلوك الى اللّه رزقنا اللّه و اياكم ، كه جهاد اكبر مى باشد.
ادامه مطلب...
برترى ملت ايران در عصر حاضر
من با جراءت مدّعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤ منين و حسين بن على صلوات اللّه و سلامه عليهما مى باشند. آن حجاز كه در عهد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمى كردند و با بهانه هايى به جبهه نمى رفتند كه خداوند تعالى در سوره توبه با آياتى آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده است . و آن قدر به ايشان دروغ بستند كه به حسب نقل در منبر به آنان نفرين فرمودند و آن اهل عراق و كوفه كه با اميرالمؤ منين آنقدر بدرفتارى كردند و از اطاعتش سرباز زدند كه شكايات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاريخ معروف است ، و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سيدالشهداء عليه السلام آن شد كه شد و آنان كه در شهادت دست آلوده نكردند يا گريختند از معركه و يا نشستند تا آن جنايت تاريخ واقع شد. امّا امروز مى بينيم كه ملت ايران از قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاه و بسيج تا قواى مردمى از عشاير و داوطلبان و از قواى در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها با كمال شوق و اشتياق چه فداكاريها مى كنند و چه حماسه ها مى آفرينند. و مى بينيم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمكهاى ارزنده مى كنند. و مى بينيم كه بازماندگان شهدا و آسيب ديدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره هاى حماسه آفرين و گفتار و كردارى مشتاقانه و اطمينان بخش با ما و شما روبرو مى شوند و اينها همه از عشق و علاقه و ايمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حيات جاويدان . در صورتى كه نه در محضر مبارك رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله هستند و نه در محضر امام معصوم صلوات اللّه عليه . و انگيزه آنان ايمان و اطمينان به غيب است . و اين رمز موفقيت و پيروزى در ابعاد مختلف است و اسلام بايد افتخار كند كه چنين فرزندانى تربيت نموده و ما همه مفتخريم كه در چنين عصرى و در پيشگاه چنين ملتى مى باشيم .
ادامه مطلب...
2:
اسلام و حكومت اسلامى پديده الهى است كه با به كاربستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تاءمين مى كند و قدرت آن دارد كه قلم سرخ بر ستمگريها و چپاول گريها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند و مكتبى است كه برخلاف مكتبهاى غير توحيدى در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سياسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هيچ نكته ولو بسيار ناچيز كه در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادى و معنوى نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشكلات سر راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها كوشيده است .
ادامه مطلب...
علوى: پيامبر خودش به دستور خداى تعالى جانشينان خود را معين نمود. در كتابهاى حديث آمده كه آن حضرت فرمود: «الخلفاء بعدى اثناعشر بعدد نقباء بنى اسرائيل وكلّهم من قريش; جانشينان بعد از من، دوازده نفرند به تعداد نقيبان بنى اسرائيل و همگى آنها از قريش مى باشند». ملك شاه از وزير پرسيد: آيا پيامبر اين مطلب را گفته است؟ وزير: آرى. ملك شاه: آن دوازده تن چه كسانى هستند؟ عباسى پيش دستى كرد و گفت: چهار تن از آنان معروفند: ابوبكر، عمر، عثمان و على. ملك شاه: پس بقيه كيانند؟ عباسى: در مورد بقيه، بين علما اختلاف وجود دارد. ملك شاه: آنها را بشمار. عباسى ساكت شد. علوى كه ديد عباسى درمانده است، گفت: اى پادشاه! الان اسامى آنها را همان گونه كه در كتب علماى اهل سنت آمده است،
ادامه مطلب...
عباسى مسأله كشورگشايى هاى عمر را مطرح كرد و گفت: شيعيان معتقدند كه عمر هيچ فضيلتى نداشته است در حالى كه همين فتوحات و كشورگشايى هاى او، براى فضيلتش كافى است. علوى: ما جوابهايى براى اين سخن داريم: نخست: اين كه پادشاهان، كشورهاى ديگر را براى توسعه اراضى و گسترش نفوذ خود فتح مى كنند، آيا اين فضيلت است؟ دوم: فرض مى كنيم كه فتوحات او فضيلت است، آيا فتوحات، مجوّز غصب خلافت پيامبر است و كار عمر را تصحيح مى كند؟ در حالى كه پيامبر خلافت را براى او قرار نداده، بلكه على بن ابى طالب(عليه السلام) را براى آن سمت تعيين نموده بود. اى پادشاه!
ادامه مطلب...
علوى به عباسى گفت: يكى ديگر از اشتباهات اهل سنت، اين است كه على بن ابى طالب(عليه السلام) را رها كرده و پيرو سخن گذشتگان خود شدند. عباسى: چرا اين كار اشتباه مى باشد؟ علوى: چون پيامبر على بن ابى طالب(عليه السلام) را براى جانشينى خود تعيين كرده بود; نه آن سه نفر را. آنگاه رو به شاه كرد و ادامه داد: اى پادشاه، اگر كسى را براى جانشينى خود تعيين نمايى، آيا لازم است كه وزيران و دولتمردان از فرمان تو تبعيت نمايند يا اينكه مى توانند جانشين تو را عزل و ديگرى را به جانشينى تو تعيين كنند؟ ملك شاه:
ادامه مطلب...
سخن كه بدين جا رسيد، ملك شاه به وزير گفت: آيا آنچه علوى در مورد جانشين پيامبر مى گويد، صحيح است؟ وزير: آرى، مورخان و مفسران چنين ذكر كرده اند. ملك شاه دستور داد كه سخن را در اين موضوع به پايان برند و به موضوع ديگرى بپردازند.
* * * عباسى بحث تحريف قرآن را مطرح كرد و به علوى گفت: شيعيان قائل به تحريف قرآن مى باشند. علوى: اين گونه نيست; بلكه نزد شما اهل سنت چنين مشهور است كه قرآن، تحريف و در آن كم و زياد شده است. عباسى: اين دروغى آشكار است. علوى: مگر شما در كتابهايتان روايت نكرده ايد كه آياتى درباره«غرانيق» بر پيامبر نازل شد و سپس آن آيات نسخ و از قرآن حذف گرديد؟ سخن علوى بر ملك شاه گران آمد و از وزير پرسيد: آيا آنچه علوى ادعا مى كند، صحيح است؟ وزير: آرى، مفسران اين گونه ذكر كرده اند. ملك شاه: پس چگونه مى توان به قرآن تحريف شده اعتماد نمود؟! علوى به سخن آمد و گفت: اى
ادامه مطلب...